متاسفانه نوشتن اولین مطلب برای این وبلاگ مصادف شده است با یکی از تلخ ترین اتفاقات مربوط به فوتبال آلمان، یعنی حذف در مرحله گروهی جام جهانی 2018 روسیه که دنیای فوتبال را شگفت زده کرد. تیم ملی فوتبال آلمان با یک بازی بد و سردرگم در برابر تیم ملی فوتبال کره جنوبی و باخت دو بر صفر از گردونه مسابقات حذف شد و با جام خیلی زود خداحافظی کرد. اما دلیل این شکست مفتحضانه چه می تواند باشد؟ چه دلیلی می تواند تیم مقتدر سال 2014 و جام جهانی قبل را به این روز درآورد، در حالی که از نظر مهره و بازیکن های سرشناس چندان کمی از آن تیم قبلی ندارد. مربی نیز همان مربی می باشد. اگر نگاهی به وقایع اخیر در این سال های سپری شده از دهه قبل تا به حال و سیر و روند تیمی فوتبال آلمان بپردازیم، خواهیم دید که تیم ملی فوتبال آلمان بعد شکست در مسابقات یورو 2000 و حذف در مرحله گروهی که به مثابه نقطه عطفی برای فوتبال آلمان بود، تقریبا یک سیر صعودی را سپری کرد و در بیشتر تورنمنت ها حداقل تا نیمه نهایی مسابقات بالا می آمد. در کنار این، سطح کیفی بازی تیم ملی آلمان به خصوص از جام جهانی 2006 آلمان، در سطح بسیار بالایی قرار داشته و دارای یک سبک زیبا و دلپذیر بوده و یک فوتبال رو به جلو، شناور و در یک کلام تماشاگر پسندی را ارائه داده است.
در جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی، تیم فوتبال آلمان دارای یک ترکیب جوانی بود که خیلی از بازیکن های آن اولین جام جهانی خود را تجربه می کردند. از جمله می توان به بازیکنانی مانند مسوت اوزیل، توماس مولر، مارکو رویس و ... اشاره کرد. تیم دارای ترکیب تقریبا جوان و کم تجربه ای بود ولی توانست تا نیمه نهایی بازی ها بالا بیاید. پس از دو بازی درخشان در مقابل انگلستان و آرژانتین که در هر دوی آنها آلمانی ها با 4 گل از حریفان خود پذیرایی کردند و فوتبال بسیار زیبا و شناور همراه با گل های زیاد را به نمایش گذاشتند (به خصوص بازی در مقابل آرژانتین، در مرحله یک چهارم نهایی مسابقات، که در آن بازی، توانستند شاگردان دیه گو مارادونا را با نتیجه 4 بر صفر در هم بکوبند). ولی این تیم در بازی نیمه نهایی در مقابل اسپانیای آماده که دو سال پیش از آن قهرمان اروپا شده بود و سبک جدیدی از فوتبال را به نمایش می گذاشت، قرار گرفت و با نتیجه حداقلی یک بر صفر با گل کارلوس پویول مغلوب اسپانیا گشت.
در آن سال ها اسپانیا قدرت بلا منازع فوتبال جهان چه در عرصه ملی و چه در عرصه باشگاهی بود. این مدت را می توان به مدت چهار سال و از سال های 2008 تا 2012 میلادی دانست که اسپانیایی ها سبک معروف به تیکی تاکای خود را با کمترین نقص اجرا می کردند و موفقیت ها را یکی پس از دیگری کسب می کردند. در عرصه باشگاهی نیز تیم فوتبال بارسلونا به رهبری پپ گوآردیولا با اجرای نمایش بی نظیر و برتر از این سبک توانست در آن سالها این تیم را به قدرت اول اروپا بدل سازد که ثمره آن دو قهرمانی باشگاه های اروپا یا چمپیونز لیگ بود که در سال های 2009 و 2011 به دست آمد. پس از دو شکست از اسپانیا و سبک تیکی تاکا، در فینال 2008 یورو و نیمه نهایی جام جهانی 2010، شاید آلمانی ها کم کم به این فکر می افتادند که چگونه می توانند بر این سبک غلبه کنند.
فوتبال در عرصه باشگاهی در آن سال ها چندان برای ژرمن ها خوشایند نبود و بایرن مونیخ قدرت اول فوتبال باشگاهی آلمان در دوران افول بود که البته توانست با مربیگری لوییس فن خال هلندی در لیگ قهرمانان 2010 بعد از سالها به فینال مسابقات راه پیدا کند و با شکست برابر اینتر، نایب قهرمان مسابقات شود. در واقع حضور ونخال در بایرن را می توان شروع دوران جدیدی را در این باشگاه دانست که با ستارگانی همچون فرانک ریبری و آرین روبن و باستین شوآین اشتایگر و همچنین کاپیتان فیلیپ لام در کنار جوانانی مانند توماس مولر، تونی کروس و داوید آلابا تیم هماهنگ و هجومی ای را ساخته بود که توانست نایب قهرمان اروپا شود پس از رفتن فنخال و آمدن یوپ هاینکس این روند سریع تر شد و می رفت که بایرن به تیم کوبنده و مخوف سال 2013 تبدیل شود.
سال 2012 بایرن باز تا فینال مسابقات بالا رفت ولی در یکی از یک طرفه ترین بازی های لیگ قهرمانان در برابر تیم چلسی انگلستان و بازی کاملا تدافعی آن، در ضربات پنالتی شکست خورد و به نایب قهرمانی مسابقات بسنده کرد. این شکست تاثیر عمیقی بر مدیران تیم گذاشت و در پی آن بودند تا تیم را هر چه بیشتر قوی تر سازند و تعویض مربی را یکی از گزینه ها می دانستند. این زمان مصادف شده بود با خروج پپ گوآردیولا از بارسلونا که خود او از ادامه کار در باشگاه منصرف شده بود. در فصل 2012-2013، پپ به دور از فوتبال به استراحت پرداخت و در عین حال به انتخاب تیم بعدی خود می اندیشید. در اینجا بود که مسئولان بایرن و در کل فوتبال آلمان در پی این بودند تا با تغییراتی در سبک بازی خود نقاط ضعف خود را برطرف کرده و بتواند در مقابل قدرت فوتبال اسپانیا پیروز گردند. تا اینکه در میانه فصل 2012-2013 بود که خبر توافق گوآردیولا با مدیران بایرن انتشار یافت و مشخص شد که یوپ هاینکس مربی فعلی تیم بعد از پایان فصل از مربیگری بازنشسته خواهد شد و بایرن فصل 2013-2014 را با سرمربیگری پپ گوآردیولا آغاز خواهدکرد.
این اتفاقات مصادف شده با حضور کوبنده بایرن مونیخ در بازی های بوندسلیگا و لیگ قهرمانان اروپا و هفته های پس از اعلام این خبر بود که بایرن با پشت سر گذاشتن سه تیم آرسنال، یوونتوس و بارسلونا به فینال لیگ قهرمانان راه یافت. مخصوصا پیروزی های تیم برابر یوونتوس و به خصوص بارسلونا بسیار مقتدرانه بود و بایرن بارسلونا را در دو بازی رفت و برگشت و سبک تیکی تاکایش با هفت گل بدرقه کرد. سرانجام در فینال نیز بایرن با پیروزی بر تیم رویایی دورتموند یورگن کلوپ، برای پنجمین بار به قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا رسید.
پایان حضور یوپ هاینکس در بایرن و در دنیای مربیگری بسیار مقتدرانه و قهرمانانه بود. حال تیم در دستان مربی ای آمده بود که سبکی متفاوت با فوتبالی که بایرن ارائه می داد در تیمش اجرا می کرد. قهرمانی ها و سه گانه بایرن و همچنین داشتن ستاره های زیاد و بازیکن های طراز اول در تیم، باعث شده بود تا توقع هواداران از تیم بالا رفته و به چیزی کمتر از موفقیت در اروپا راضی نبودند و این کار را برای مربی جدید سخت می کرد. فصل جدید بسیار خوب سپری می شد و بایرن تمام حریفان خود را چه در بوندسلیگا و چه در اروپا یک به یک پشت سر می گذاشت و بازی تیم مخلوطی از تیم یوپ هاینکس و سبک جدیدی که پپ با خود آورده بود، شده بود. همه چیز خوب می گذشت تا اینکه در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان، بایرن مونیخ در برابر رئال مادرید قرار گرفت.
در بازی رفت در سانتیاگو برنابئو علی رغم اینکه بایرن تیم برتر میدان بود ولی با تک گل کریم بنزما از روی یک ضد حمله سریع از رئال شکست خورد و تمام چشم ها به سوی ورزشگاه آلیانز آرنا بود تا عکس العمل بایرن و پپ را به این شکست ببینند. در بازی برگشت در همان ابتدای کار رئال با دو ضربه سر سرخیو راموس جلو افتاد و عملا کار برای بایرن بسیار دشوار شده بود تا اینکه رئال گل سوم هم در همان نیمه اول در یک ضد حمله سریع توسط رونالدو به ثمر رساند تا بایرن برای جبران نتیجه به پنج گل احتیاج داشته باشد. نیمه دوم بازی نیز با پاسکاری های پر تعداد و بیهوده بازیکنان بایرن سپری می شد و بایرن از تهدید کردن جدی دروازه رئال عاجز بود و فقط مالکیت توپ را در اختیار داشت تا سرانجام رونالدو گل دوم خود و چهارم رئال را در دقایق پایانی بازی از روی ضربه ایستگاهی به ثمر رساند و بایرن با شکست سنگین چهار بر صفر مغلوب رئال گردد. پس از حذف از لیگ قهرمانان، گوآردیولا و شیوه بازی تیمش مورد انتقاد بسیاری در آلمان قرار گرفت و اینکه تیکی تاکا بتواند در فوتبال آلمان جواب دهد در سایه تردید قرار گرفت.
نویسنده: پدرام (ادمین)